دفتر خاطرات انقلاب را که ورق میزنیم در همان ماههای ابتدایی به یک روز تاریخی میرسیم؛ پنجم مرداد 1358؛ اینجا در تهران شاهد برگزاری اولین نماز جمعه هستیم و حقیقتا غوغایی به پاست؛ صدا در صدا میپیچد، آیت الله طالقانی در طنین شعارهای انقلابی آماده ایراد خطبه میشود؛ از هر سو چشم بیندازیم خیل جمعیت خودنمایی میکند؛ آمارها حاکی از آن است که حدود 3 میلیون نفر از سرتاسر شهر خود را رسانده اند تا از ادای این فریضه عبادی سیاسی بی نصیب نمانند...!
به دهه پنجم انقلاب باز گردیم. اوضاع و احوال حال حاضرمان کمیمتفاوت شده؛ ما امروز شاهد نماز جمعههایی هستیم به مراتب خلوت تر از گذشته که رنگ و بوی پرشکوه سالهای نخستین انقلاب را ندارد. چرا نماز جمعههای امروز که در ادبیات دینی از آن به مشهد عام (یعنی جایی که عامه مردم باید حضور پیدا کنند) تعبیر میشود به محافلی مبدل شده که کمبود جمعیت از معضلات اصلی آن است؛ تا جایی که رهبر انقلاب هم طی دیدارهای اخیر خود با ائمه جمعه ضمن اساس کار دانستن حضور مردم، این مسئله را مایه نگرانی برای آنها دانستند؟!
روحانیت در ایران از دیرباز مرجعیت جامعه را بر عهده داشته و رهبر حرکتهای عدالت خواهانه و نهضتهای اصلاحی کشور بوده است. امام بزرگوار ما و سایر بزرگان انقلاب با حضور در میان مردم و معاشرت مستمر با آنان و به تبع آن درک نیازها و علایق و سلایق شان قرائتی نو از دین متناسب با فهم مردم آن زمان ارائه دادند که سرمنشا حرکتی تحول آفرین شد؛ انقلابی بزرگ به رهبری روحانیت در سال 57 بر علیه ساختارهای ناعادلانه وضع موجود صورت گرفت و نظمیجدید بر پایه نظام امت و امامت و ولایت فقیه در ایران پایه ریزی شد.
میدانیم که در حال حاضر نماز جمعه یکی از مهم ترین نهادهای روحانیت در جامعه ایرانِ پس از انقلاب است. حال باید از خود بپرسیم ائمه جمعه که سردمداران نهاد روحانیت در ایران محسوب میشوند همانند گذشته چقدر با مردم زیست میکنند و آغازگر تحول اند؟ آیا در میان مردم حضور یافته و شنوای دردها و نیازهایشان بوده اند یا میان خود و مردم نرده کشیده اند؟ آیا در خطبههای خود صدای مطالبات و اعتراضات مردم رنج کشیده را به گوش مسئولین میرسانند یا با بولتن خوانی و تکرار مکررات و بر شمردن مناسبتهای هفته بلندگوی حاکمیت و دولتها شده اند؟ آیا تودههای مردم را علیه باندهای مفسد اقتصادی بسیج میکنند یا با گشودن درهای دفاتر خود به روی اصحاب قدرت و ثروت خواسته یا ناخواسته حافظ منافع آنان شده اند؟! اینها سوالاتی است که پاسخ گفتن به آنها ما را در فهم برخی از دلایل خلوت شدن این روزهای نماز جمعه یاری میرساند. در حقیقت وقتی مردم حرف خود را در نماز جمعه پیدا نکنند به تدریج از آن دور میشوند و آن گاه مشهد عام بودن نماز جمعه زیر سوال میرود.
از نگاه رهبر انقلاب ائمه جمعه مرجع حوائج مردمند و پیگیری مشکلات مردم وظیفه آنهاست؛ ایشان تاکید میکنند نفْس اینکه شما با چهرهی باز برخورد کنید و وقتی کسی به شما مراجعه میکند بفهمد که شما درد او را درک میکنید و به رنج او اهمّیّت میدهید، خود این برای او یک نوع شفاست...
همچنین از دیگر نکات مهم رهبر انقلاب این است که ائمه جمعه باید پدر معنوی جامعه باشند. ایشان به آنها توصیه میکنند که شاید به جوان انقلابی و جهادگر علاقه بیشتری داشته باشید اما آن کسی که این جور نیست هم فرزند شماست و با همه باید پدرانه رفتار کنید. توصیهای که نشان میدهد امام جمعه باید محل رجوع همه افکار و علایق و سلایق باشد. او باید تا حد امکان از اشتباهات فرزندانش در گذرد و با مهربانی و عطوفت سعی در اصلاح رفتار و کردار آنان داشته باشد. متاسفانه در سالهای اخیر شاهد آن هستیم که برخی ائمه جمعه با دسته دسته کردن مردم، ساخت دوگانههای کاذب نظیر اکثریت متدین-اکثریت عاصی و طرد کردن برخی گروهها، میان خود و عامه مردم جدایی انداخته و نماینده طیف خاصی از جامعه شده اند.
در پایان درود میفرستیم بر روح پاک شهید آیت الله آلهاشم که قریب 7 سال برای فرزندانش در تبریز پدری کرد؛ بی دلیل نیست که او در طول این مدت، محبوب ترین شخصیت تبریز شد. مردمیبودن به معنای واقعی کلمه در او تجسم یافته بود. نرده میان مردم و مسئولین را برداشته بود. به صورت مستمر به مساجد، بازارها، دانشگاهها، ورزشگاهها و... سر میزد و فارغ از هر عقیده و سلیقه، شنوای مطالبات مردم بود. قبل از برگزاری نماز جمعه، افرادی از ادارات، سازمانها، شهرداری و... را مسئول پاسخگویی به امور مردم کرده بود. از موفقیت دانشجویان در المپیادهای علمی، ورزشکاران در مسابقات ورزشی و هنرمندان در عرصههای هنری شخصا و حضورا تقدیر میکرد و نشان میداد که در نقش پدر معنوی شهر حواسش به همه مردم هست... باشد که به برکت خون این شهید مثل او در این جایگاه تکثیر شوند...